loading...
دل نوشته هایی برای نورون های آینه ای
BDAQLIM بازدید : 30 شنبه 19 مرداد 1398 نظرات (0)

داستان اصلی فیلم برپایه یکسری نظریات فلسفی سنگین بنا شده.آیا واقعا دنیای ما یک شبیه سازیه؟تا حالا فکر کردین که پشت یه تلوزیون نشستین و دارین فقط صحنه هایی از زندگی رو میبینین؟نبرد بین انسان و هوش مصنوعی در سال 1999 برای همیشه به مرحله ای میرسه که انسان ها برای نابودی ماشین ها, آسمون رو تاریک میکنن تا نور که منبع اصلی انرژی ماشین هاست نابود بشه ولی در عوض ماشین ها از بدن انسان ها که الکتریسیته تولید میکنه برای تامین انرژی مورد نیازشون استفاده میکنن و بدین ترتیب کشتزار هایی از انسان های مصنوعی که جسمشون داخل دستکاه هایی هست تا الکتریسیته بدنشونو بگیره ساخته میشن و برای اینکه این آدما حس کنن که زندن, به یک شبیه سازی کامپیوتری وصل میشن و و این میشه زندگی انسان ها در این دنیا, دنیای ماتریکس! منجی اصلی بنام نئو یک برنامه نویس هست.در آخر قسمت دوم فیلم به وضوح معلوم میشه که منجی فقط یک نقص سیستم بوده که بطور کاملا تصادفی کد هاش عوض شدن و تنها کسی شده که میتونه ماتریکس کنونی رو نابود کنه و نژاد جدیدی بسازه.

چند تا از سخنان انگیزشی فیلم بنظرم جالب اومد! خیلی خوبن:

وقتی مورفیوس و نئو داخل برنامه تمرینی دارن میجنگن,نئو ضعیف عمل میکنه و مورفیوس بهش میگه "فک میکنی من بهتر میجنگم چون قویترم و بیشتر بلدم؟" .منظورش این بود که همون برنامه کونگ فو آپلود شده تو مغز نئو با مورفیوس یکیه و این ذهن هست که محدودیت رو در دنیای کامپیوتری ساخته.

 

اوراکل:هر آغازی پایانی داره.

 

نئو:انتخاب, همه چیز انتخابه

 

مورفیوس:فک نکن که هستی,بدون که هستی!

 


 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 33
  • بازدید ماه : 19
  • بازدید سال : 171
  • بازدید کلی : 366